قسمت سوم

در اغوش مرگ

صحنه ی دلخراشی بود بیش تر خونه ها خراب شده بودن.....

ریوما_اونجا رو

ساینا_کجا رو

ریوما_اونجا...ایجی داره میاد...

ساسکه ترمز زد و شیشه رو داد پایین.

ایجی_سلام پس شوسوکه کجاس...

ساینا_مگه پیش تو نبود...

ایجی_قرار بود بیاد پیش شما

ساینا_افتضاحه

_یعنی الان تو جنگله...وای نه....

ایجی_فک فکولم اما خودش برمیگرده.....

قیافه های ما رو که دید گفت_البته....شاید....شایدم نه....

_خوب دو سه نفر برن دنبالش

ریوما_دو سه نفرو خوب اومدی یعنی من و ساسکه ایتاچی دیگه...

_خوب چهار نفر ایجیم باهاتون میاد

ایجی_نه.....

_من و ساینا پیاده میشیم

ساینا_دقیقا

ریوما_خوب بود میذاشتیم تو همون جنگل میموندی

_حالا که نذاشتین....فعلا......

ماشینشون که رفت ما هم راه افتادیم از وسط خونه های خراب شده رفتیم ویلا.

رفتیم بالا تا لباس عوض کنیم.همه ی خونه ها و ویلاهای اطراف یا اسیبای خیلی جدی دیده بودن یا کاملا خراب شده بودن اما اینجا فقط سقفش یه مقدار خیلی کم ریزش کرده بود کهمیشد تعمیرش کرد.اما از شانس معرکه ی من دقیقا سقف اتاق من ریزش کرده بود.

لباسامو عوض کردم و اومدم پایین.طبق معمول لباس پوشیدنش حوصله دار بود.نشستم رو کاناپه تا بیاد.یه 10 دقیقه بعد اومد پایین.

ساینا_چیزی نداری واسه جمع کردن اگه داری پاشو جمع کن اینا که اومدن باید بریم.

_نه ندارم خودمم و گوشیم.

ساینا_چه تفاهمی...

_اوهوم...

گوشیش زنگ خورد و پاشد رفت اونور سالن.

دوساعت بعد 5 تاشون با قیافه های توهم اومدن  تو

...ادامه دارد...

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 1 مرداد 1394برچسب:, | 9:53 | نویسنده : میوسا |

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • ایران دانلود سنتر